سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بصیرت
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حس هنری

حس هنری

 

و من پرت شدم ..قل خوردم اونقدر که دیگه نتونستم یکی یکی تیکه تیکه های بدنمو که به تیزی های خشک سنگها و صخره ها می خوردنو

از من جدامیشودنو فراموش کنم تا اینکه دیگه تموم شد و من مردم.

خیلی زود و سریع همه چیز پشت سر هم اتفاق افتاد.تصادف..باز شدن در..پرت شدن.. و مرگ.

وقتی مرگ به سراغم اومد..درست دو ساعت مونده بود به خاکسپاری پدرم..باید طبق وصیت خودش تو روستای آبو اجدادیش دفنش میکردیم.

منم داشتم میرفتم تا اونا رو آماده کنم یعنی باقی مونده ی فامیلایی که اونجا مونده بودن و هیچی دیگه نشد.

دنبال بابام بودم گفتم حتما باید دیگه پیداش بشه آخه شنیده بودم وقتی که کسی می میره کسو کارش می یاند به دیدنش ولی خبری نبود.

خیلی منتظر موندم.

تا بالاخره ظهر شد و کارگردان بعد از کلی برداشتو ایرادگیری..سکانس بعدی برداشت اول رو کلید زدو بالاخره سر کله ی پدر هم

پیدا شد.

/داستانک-حس هنری-نویسنده-حسام الدین شفیعیان01549767059193176256.jpg

1388



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » حسام الدین شفیعیان ( یکشنبه 92/9/10 :: ساعت 6:51 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

آخرین یادداشت در وبلاگ http://basiratir.parsiblog.com/خوش آمدید
به سوی نور
گلبانو
دست نوشته ی پدرم برای من/در روز تولدم/1363/11/8
فصل شکفتن/عکسهای نوجوانی هایم/
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 44
>> بازدید دیروز: 2
>> مجموع بازدیدها: 14924
» درباره من

بصیرت

» فهرست موضوعی یادداشت ها
حسام الدین شفیعیان[42] . دانلود .
» آرشیو مطالب
آذر 92

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب